شب چله در لرستان
شب یلدا آخر پاییز و آغاز زمستان است، كه درازترین شب سال است. از اینرو در این شب در تمام منازل لرستان جشنی خانوادگی برقرار می گردد.
در بعضی از منازل، كلیه اقوام نزدیك و صمیمی به دور هم جمع می شوند و تا آخر شب به گفتگو می پردازند و با گرفتن فال "چل سرو" cel seru (فال چهل سرود _ یكنفر تسبیح می اندازد و هر كدام از حاضرین یك شعر به زبان لكی می گویند و چهلمین شعر نیت اصلی گیرنده فال است) و با گفتن افسانه های كهن وقت را می گذرانند.
جهت شب یلدا آجیلی از گندم برشته یا "گنم شیر" ganem sir (گندم شیر) و كشمش، كنجد، شاهدانه، گردو و فندق درست می كنند.
طرز تهیه گندم شیر یا گندم برشته به این صورت است كه: گندم را در مقداری شیر می اندازند سپس كمی نمك و زردچوبه روی آن می ریزند و آنرا بمدت یكروز در كناری می گذارند تا خوب شیر را به خود جذب كند بعد از خشك شدن گندم، آنرا بر روی ساج یا سینی می ریزند و روی شعله آتش قرار میدهند تا پخته شود بعد از بو دادن آن، گندم برشته ای بسیار مطبوع و خوشمزه بدست می آید.
در این شب میزبان با آوردن آجیل گندم برشته و میوه های فصلی و پسته و انواع تخمه و بادام زمینی و شیرینی از مهمانان پذیرایی میكند.
اگر دختری تازه عروس باشد خانواده او هدیه ای با مقداری آجیل گندم برشته و میوه و شیرینی جهت شب یلدا به منزل داماد می آورند.
همچنین اگر پسر و دختری با هم نامزد باشند، خانواده پسر در شب یلدا هدیه ای برای این دختر به منزل پدرش می برند.
اوایل شب یلدا بعضی از پسر بچه ها به بالای پشت بام منازل می روند و ریسمانی را به یك شال بزرگ بسته به پایین و بطرف درب خانه ها می فرستند و می گویند:
"امشو اول قاره _ خیر د هونت بواره"
Emshow aval gahara xer de honat bavara
(امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد)
"نون و پنیر و شیره _ كیخا هونت نمیره"
Non _ o _ panir _o _ sira kixa honat namira
(نان و پنیر و شیره كدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد)
"چی به علی كوشكه بیاره"Ci be ali koska beyara
(چیزی بده علی كوچك یا بچه ات بیاورد)
سپس صاحب خانه مقداری آجیل گندم برشته و میوه و شیرینی در شال آنها می گذارد و بچه ها ضمن بالا كشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشكر از صاحب خانه میگویند:
"امشو اول قاهاره نون و پنیر و شیره كیخا هونت نمیره"
Emsow aval gahara non _o _ panir _o_sira kixa honat namira .
(امشب اول یلدا یا اول زمستان است نان و پنیر و شیره كدخدا خانه ات نمیرد).
بعد از برداشتن محتویات شال به روی پشت بامهای دیگر میروند و گفته های مذكور را تكرار می كنند. بعضی مواقع عده ای از صاحب خانه ها برای اینكه با پسر بچه های روی پشت بام شوخی كرده باشند، وقتی بچه ها شال را به پایین می فرستند، صاحب خانه بجای آجیل گندم برشته و میوه و شیرینی مقداری سنگ در شال می گذارند و وقتی بچه ها متوجه این موضوع می شوند همصدا می گویند:
"نون و پنیر و حلوا كیخا هونت لنگ والا"
Non _o_ panir _o_ halva kixa honat leng vala
(نان و پنیر و حلوا كدخدا خانه ات پا در هوا یا بزمین بخورد).
"نون و پنیر و شیره كیخا هونت بمیره"Non _o_ panir _o_ sira kixa honat bamira
(نان و پنیر و شیره كدخدا خانه ات بمیرد).
در این هنگام كسانی كه در خانه هستند با شنیدن گفته های بچه ها با صدای بلند می خندند و ضمن دلجویی دادن بچه ها مقداری آجیل گندم برشته و میوه و شیرینی به آنها می دهند. باید متذكر شد در آذربایجان رسم كجاوه اندازی و در روستاهای نزدیك به تهران رسم شال اندازی در شب چهار شنبه سوری یك سمبول بوده و این رسم در دوران ابوریحان بیرونی نیز مرسوم بوده. يكي ديگر از رسوم ديرينه مردم اين ديار در شب اول قاره سنت قاشق زني است. دراين آيين نيز افراد با پوشاندن سر و صورت خود به درب منازل رفته و با به صدا در آوردن قاشق صاحب خانه را از حضور خود آگاه ميكنند. در اين هنگام صاحب خانه نيز به ميمنت اين شب مقداري از تنقلات و شيريني خانگي را در ظرف آنان ميريزد.
از ديگر رسوم قوم لر در اين شب به جاي آوردن رسم قرباني است و هر خانواده اي با توجه به وضعيت اقتصادي اش سعي مي كند حيواني راسرببرد و گوشتش را كباب كند. اين حيوان اغلب گوسفندي است كه از ۶ ـ ۵ ماه پيش نشان شده و نزد عشاير به امانت گذارده اندتا پروار شود. گاهي هم اگر خانوده اي از نظر اقتصادي و معيشت تنگ دست باشد، بوقلمون يامرغ و خروس سر مي برد. دراين شب ، بزرگ خانواده از همه دعوت مي كند تا شام را در كنار هم صرف كنند.
در این شب برای بچه هایی كه نزد خانواده های خود نشسته اند پرسشهایی در مورد فصلها پیش می آید كه بزرگتران با خوشرویی در مورد فصلها توضیحاتی می دهند، بخصوص فصلی كه آغاز شده و ارمغانی از برف و باران و سرما به همراه دارد و معمولا افسانه "امیل" ami و "ممیل"mamil را برای بچه ها می گویند.
كه این دو نامهای دو برادر زمستانی "چله گپه" cella gapa (چله بزرگ _ چهل روز اول زمستان) و "چله كوشكه" cella koska (چله كوچك _ چهل روز بعد از زمستان) می باشند كه اولی یعنی "چله بزرگ" از اول دیماه الی یازدهم بهمن ماه و دومی یعنی "چله كوچك" از یازدهم بهمن ماه الی اول اسفند ماه ادامه دارد و افسانه این دو برادر از این قرار است كه:
"امیل" "amil و "ممیل" mamil دو برادر زمستانی هستند و دو نفس دارند. "امیل" كه برادر بزرگتر است دارای نفس "دزد" می باشد كه آن در روز چهل و پنجم زمستان در اثر سرمای زیاد مشخص می گردد و "ممیل" برادر كوچكتر دارای نفس "آشكار" می باشد و آن در روز پنجاه و پنج زمستان كه هوا كمی بهتر می شود مشخص میگردد.
چهل روز كه از زمستان می گذرد "امیل" (چله بزرگ) به كوه می رود و زیر سنگ سیاه و بزرگی می نشیند. در این موقع سنگ سیاه بر روی او می افتد و "امیل" قادر به بلند كردن سنگ و بیرون كشیدن خودش نیست. پس همانطور زیر سنگ می ماند.
پس از سپری شدن پنجاه روز از زمستان "ممیل" (چله كوچك) بفكر برادرش می افتد و پیش خود می گوید نكند در كوه برای برادرم "امیل" اتفاقی افتاده باشد؟ از این رو برای پیدا كردن برادر خود به كوه می رود.
در این زمان است كه مردم می گویند: هوا خیلی سرد شده و اكنون درست در وسط "ششله ششله" sasela_ sasela هستیم. یعنی تلاقی بین شش روز بعد از رفتن "ممیل" به دنبال برادرش كه این دوازده روز هوا بسیار سرد می شود و آن از روز چهارم تا شانزدهم بهمن ماه می باشد.
خلاصه "ممیل" بعد از جستجوی فراوان برادرش "امیل" را در حالیكه تخته سنگی بر رویش افتاده پیدا می كند. خود را به كنار او می رساند و هر كاری می كند نمی تواند تخته سنگ را جابجا نماید تا برادرش را نجات دهد.
از آنجا كه "امیل" دارای قدرت سرمای زیادی است، "ممیل" این قدرت را حس می كند. از این رو به برادرش "امیل" میگوید: اگر من جای تو بودم كاری می كردم
"دایا د ور تاوه هشكش بزنه ریش اسبی د لو تژگاه"
Daya de var tawva hoskes bazena reys esbi de lo tzga رسم زيباي شاهنامه خواني هم كه از ديرباز رواج داشته و خانواده ها حتي الامكان تا پاسي از شب بيدار مي مانند و شاهنامه مي خوانند. نوع خاصي از تفأل هم در اين منطقه به صورت رسم شب يلدا اجرا مي شود كه نام «چل سرو» (چهل سرود) بر آن نهاده اند. اجراي اين مراسم به اين شكل است كه همه دور هم مي نشينند و يك تسبيح، نقش ابزار اين فال زدن را بازي مي كند. هر كدام از افرادي كه گرد اتاق نشسته اند، بيتي را في البداهه مي خوانند و يك دانه از تسبيح جدا مي شود. وقتي چهلمين بيت خوانده شد، براساس مفهوم بيت، تفسير مي كنند كه آيا بيت خوب بوده يا بد و آيا بايد به آن عمل كرد؟
در لرستان قديم همچنين خوردن هندوانه رسم شب يلدا نبوده و به تازگي و در طول سالهاي اخير مرسوم شده است