ضرب المثل های لری
((
حرف الف))1.
آرد بختم ،آردیز فروختم(
در مورد کسی که از کاری برای همیشه دست می کشد و دیگر مسئولیتی را نمی پذیرد گفته می شود.)2)
آسمونش بی وعینکیآسمانش عینکی شد
.(
وقتی دنیا آنقدر بر کسی تنگ می شود از شدت هراس و تر س به هر دری می زند .این مثل را می گویند که دنیا ی به این بزرگی برایش کوچک و زندان است به اندازه ی دید یک شیشه عینک)3)
آسمون بی آسارهآسمان ویک ستاره
.(
در مورد که یک فرزند بیشتر ندارند یا یک نفر بیشتر در این دنیا ندارند گفته می شود)3)
آش نحرده و گپ (دم) سختهآش نخورده و دهن سوخته
.4)
آقا می گت و نوکر ،نوکر میگت ونوکرآقا به نوکرش می گفت و نوکر به نوکرش
.(
در کارهایی که افراد طرفه می روند و انجام کارها را به یکدیگر محول می کنند گفته می شود)5)
آیمی که بختش بیاره بزش میزا و دو بی میارهآدمی که بختش بیدار است بزش میزاید و دو بزغاله می آورد
.(
به کسی گفته می شود که نیک بخت است و همه کارش رونق و صفا دارد.)6)
آووی که رختس جم نمووهآبی که ریخت جمع نمی شود
7)
آیینت وجا تا سر خرمنآیینت به جا تا سر خرمن
.(
یعنی حرمت تو تا نقطه ایست که حد تواست .)8)
اجل گشته می میره نه بیمار سختکسی که اجلش فرا رسیده می میرد نه کسی که بیمار است
9.
ارخم بنیم وسرتوه،آخر ش هی و موون زن ببوهاگر خودم را بر بر سر تابه بگذارم آخرش جدا به من میگویند زن پدر
(
یعنی اگر کسی بدنام شود اگر کار خوبی هم بکند باز مورد قبول عام نخواهد بود و بد نامم خواهد شد)10.
ار بویی وجن و آیم ،گدایی کردنت هه ها ویادمواگر جن و آد شوی گدایی کردنت به یادم هست
.(
اگر هر رنگی عوض کنی ماهیت تو را می شناسم)12.
ار بویی وگنی می ،ونوم بووت می کنی شی. اگر مانند گلوله ای از مو شوی باز به نام پدرت شوهر میکنی.(
اگر آنقدر پیر و زمینگیر شوی که مانند گلوله ای از مو شوی باز نام پدر در سرنوشت تو تاثیر دارد.)13.
ار بکشی ار نکشی،هی علی گیوه کشیاگر بکشی و اگر نکشی همان علی محممد گیوه کش هستی
.(
اگر هرچه رنگ تغییر بدهی همان هستی که بودی)14.
ار بیگونه ای خویشی بکه خویش منه_ار گرگ شیر وم بیه میش منهاگر بیگانه ای خوبی کند ،خویش من است و اگر گرگی به من شیر بدهد میش من است
15.
اتو دز بایی تاریکی زیادهاگر تو دزد باشی تاریکی زیاد است
.(
اگر تومرد کار باشی فرصت زیاد است.)16.
ارزو بکومیه، سر سلامتهاگر زبان ساکت باشد سر سلامت است
(
هر سخن جایی دارد)17.
اسیر نحردیه سیر سیرک نکواگر سیر نخوردی سیر سیرک نکو
.(
اگر کاری انجام نداده ای بیخود لاف نزن)18.
امس بیی و هار نیدی مردیاگر سرمست شدی و هار نشدی مردی
.(
اگر توانگر شدی و مردم آزار نشدی مردی)18.
ا میهای یکینه بیازمونی،رو و همساییشاگر میخواهی یکی را امتحان کنی برو به همسایگیش
19.
امی های عزیز بوویی ،یا بمیر یادیر بوواگر می خواهی عزیز باشی یا بمیر یا دور شو
20.
ا وتمنای مه می مونی ،شی بکو تا بیوه نمونیاگر به انتظار من می مانی شوهر کن تا بیوه و بی شوهر نمانی
21.
ا ای بووه نمردبیه ،بووه بووه کی می کرداگر این پدر نمرده بود پدرپدر کی مي کرد
.(
بعضی ها در همه چیز با افاده و خود نمایی حرف می زنند حتی در مردن پدر)22.
ار زورت نرت ومیره داآت،باید بوویی وگیشاگر به مادر شوهرت زورت نرسید باید برادر او شوی
.(
اگر در کاری توانایی نداری تا از دیگران پیشی بگیری باید از او اطاعت کنی)23.
اسم گرونو وشهر ویرواسم گران وشهر ویران
.(
به چیز ی گفته می شود که نامش با اصل و واقعیت مطابقت ندارد)24.
آسیو کار خوشه میکه چق چقه سر خوشه ودرد میارهآسیاب کار خودش را می کند وچق چقه سر خودش را درد می آورد
.(
اشاره به این است که یکی کاری را با گروهی مشغول انجام دادن است که یکی از آن میان بیخود حرف می زند و کسی به حرف و کار او توجه ندارد.)25.
آفتووه خرج لییمآفتابه خرج لحیم
(.
منظور کل را فدای جز کردن)26.
ا پیایی کلو خوتن بیر باد نورشاگر مردی کلاه خودت را بگیرکه باد آن را نبرد
.(
اگر می توانی عیوب خودت را بررف کن وبا دیگران کاری نداشته باش)27.
او گشته د لغروشآب به روده اش افتاده
.(
به کسی که تازه صاحب پول وکاری می شود که می تواند زندگی راحتی داشته باشد)28.
ای بیی نازت و جیازتهای عروس ناز ت به جهازت است
.(
به کسی که ادعای زیادی دارد گفته می شود)29.
ای زور زله میهایای زور جرات می خواهی
.(
برای به کار بردن زور جرات هم می خواهد)30.
ای دس او دسن میشوره وهردودس رینهاین دست آن دست را می شوید و هردو دست صورت را
.(
اتحاد و هم نیرویی)31.
ایقه اسب نییه و اسب مووه یال مرااینقدر اسب ندیده به اسب می گوید یال مراد
.(
کسی که با کار و موضوع بزرگی روبرو نشده هر موضوع کوچکی را بزرگ می پندارد)32.
ایقه بیا و رو که قربت نرووه.آنقدر بیا و برو که احترامت از بین نرود
(.
در هر کاری چنان رفتار کن که احترام حرف تو سر جایش باشد)33.
ایقه نحوری که مین نو نحاییاینقدر نخوری که بعدا نتوانی چیزی بخوری
.(
کم بخور همیشه بخور)34.
ایقه نحفتی که بی زیر سر بحفتیآنقدر نخوابی که بدون بالشت بخوابی
.(
آنقدر زحمت بکش که به بستر راحت بخوابی)35.
ا هسیره مر خوت بیی نیدیهای مادر شوهر مگر خودت عروس نبودی
.ای مادر شوهر مگر خودت عروس نبودی که خودت امروز این گونه رفتار می کنی
((
حرف ب))1.
بارونیا دوشی،ترکیان پوشنیبارون دیروز ترک ها و درز ها را پوشاند
.(
منظور تغییر در زندگی کسی است که گذشته آلوده و پر از ضعف کسی را پوشیده باشد.. همه چیز را فراموش کرده باشد)2.
بارو و بلگه درسه میبارهباران به برگ پاره می بارد
.(
شاره به کسیکه خود دچار غمی است و هر بار غمی به او میرسد).3.
بالنه ی گوشت حر نوکش چفتهپرنده ی گوشت خوار منقارش خمیده است
.(
اگر کسی مرد کار باشد از دست های پینه بسته اش نمایان است)4.
باد بارون میاره، تیتالی جنگباد بارون می آورد ،شوخی جنگ
5.
بایه مسی در حونه خرسدیگ مسی در خانه ی خرس
.(
در مقام تعجب وقتی چیزی در جای مناسبش نباشد.)6.
بچه نارم گواره دارمبچه ندارم ،گهواره دارم
.(
در مورد مزاحمت هایی گفته می شود که دلیلی برای آنها وجود ندارد)7.
بختم بکه یاری وا سر کچلم چاریبختم بکند یاری،با سر کچلم چه کار داری
.(
بخت باید یار باشد عیب های جسمی مانع کوش آدمی نمی شود)8.
برار گن چه دلامردو ،چه د قورسو.لامردو
:بیرون یا محلی که از مهمانان پذیرایی می شود(
برادر بد چه در مهمانسرای خانه چه در قبرستان.(برادر بد بود و نبودش فرقی نمی کند)9.
بروور قلا چش می دراریبرابر کلاغ چشم در می آوری
(
درباره کسی که بی شرم و آزرم است)10.
بریژه دم خوش کو.
بریژه:سقزسقز دهن خوش کو
.(
وقتی کسی عیب کسی را مرتب در همه جا بازگو می کند عمل او را این گونه توجیه می کنند.)11.
بز د ترس جو،قصو د هول پیبز از ترس جان،قصاب از هول پی
.(
وقتی بخواهند تضاد میان دو موضوع را بیان کنند)12.
بز که اجلش می رسه نونه چوپونه موحورهبز که اجلش می رسد نان چوپان را می خورد
.(
اشاره به کسی که به محرم و صاحب نعمت خودش خیانت می کند و پاس خدمت مردم را نمی دارد )13
بوره ! ا منه بو ری کی میمونه و هوونت.بوره
:سگی که نه شکاری است و نه جنگیبوره اگر مرا بخوری چه کسی صاحب تو میشود
(اشاره به کسانیکه به صاحب و ولی نعمت خود حمله ور می شوند)4.
بووه بی برار ،عامو زا بسیارپدر بی برادر،عموزاده بسیار
15.
بووم می زنم کم حری ،داآم می زنم پر حریپدرم مرا میزند که کم میخوری،مادر میزند که پر خوری
16.
بی پاپوشبطور کنایه برای زن و مردی یا خانواده ای که زیاد در بند امور ناموسی نیستند
.17.
بی جورت روزی صد گل میمیرهبی جرات روزی صد دفعه می میرد
18.
بیلت به تا آووت بوورمبیلت را بده تا آبت را ببرم
.(
وقتی کسی انتظار بیجا از کسی دارد )20.
بیی و جا نرسس ،بانگش و خدا رسسعروس به خانه نرسید
(منظور خانه ی مادر شوهر است) ،بانگ و فریادش به خدا رسید.((
حرف پ))1.
پاپتی بتر د پهلا تنگپای برهنه بهتر از کفش تنگ است
2.
پاپتی مه د پهلا تنگ تونهپای برهنه من از کفش تنگ توست
.(
گناه خود را به گردن دیگری انداختند)3.
پت ها چنو بو که د دو نوفتهبینی باید آنگونه باشد که در دوغ نیافتد
.(
منظور بینی نباید زیاد بلند باشد که وقتی صاحب آن دوغ را می خورد بینی او در دوغ فرو برود)4.
پشته بی و پشتم ،دق هسیره کشتمپشته
(پشته بار است)بیا به پشتم دق مادر شوهر مرا کشت(
تازه عروس که در اولین روزهای زندگی به صحرا برای جع آوری خارو چوب می رود چنین می گوید)5.
پشخه خوش چیه نی،دل شوونکش بد بلاییهمگس خودش چیزی نیست ،دل به هم زدنش بد چیزیست
(
درباره افراد کوچکی که موجب آشوب می شوند گفته می شود)6.
پشخه نیا و مرکم و کار مردم زرکممگس نشست بر روی آرنجم ،به کار مردم زرنگم
(
کنایه از کسی که نمی تواند پشه ای را از خود دور کند ولی در کار مردم دخالت می کند)7.
پوس خووه ، ماس خووهپوست خوب،ماست خوب
8.
پیش دپالونش میکهپوش در پالانش می کند
.(
تعریف بی جا جهت وادار کردن افراد ساده برای انجام کاری نسبتا دشوار)9.
پیلت بنی د آفتو ،خت بنشی و ساپولت را رد آفتاب بگذار و خودت در سایه بنشین
.(
یعنی با دقت و چشم باز به حاصل کوشش های زندگیت نگاه کن)10.
پیل و پیل جم مووه، شش و یقه چرکپول به پول جع می شودو شش به یقه ی چرک
((
حرف ت))1.
تا جو تنگه دش بپر تا جوي آب کوچک است از آن بپر(.
مشكل را تا کم و کوچک است حل کن)2.
تا دل نسوزیه اسر نمیاتا دل نسوزد اشک نی آید
4.
تا کوای نرمیه ،چالی پر نمووهتا کوهی نریزد چاله ای پر نمی شود
5.
تش تووهه نونه میکه،نو دخوش تعریف میکهآتش و تابه نان را می پزند،نان از خودش تعریف می کند
6.
تش دجوآتش در جان
.(
کسی که از حادثه ای پریشان و ناراحت است)7.
تش د ریش یکی رته بی،یکی زوورده واش می برشتزو ورده
:گندم نارس(
ریش یکی آتش گرفته بود،یکی گندم نارس با آن برشته می کرد)8.
تش ور می کم پری نزنم،مردم وخیال خوشو هرشو پلو می پزمآتش روشن می کنم پری مرا نزن مردم خیال می کنند من هر شب پلو می پزم
9.
یره ملش نمونهاره گردنش را نمی برد
.(
به افراد گردن کلفت و تن پروری گفته می شود که همیشه در حال فرار از کار هستند)10.
تو هوکنی مه هی کنم،تو زنی های،مه شی کنمتو هو می کنی من هی می کنم،تو زن می گیری و من شوهر می کنم
(
وقتی دختر وپسری برای آن که با هم ازدواج نکننداز هم ایراد می گیرند که نه تو بی زن می مانی و نه من بی شوهر)((
حرف ج))1.
جا گل سرخ بشینه خار زردیجای گل سرخ خار زردی بنشیند
.(
یعنی جای آدم درست فرد بد طینتی تکیه بزند)2.
جنگ دشخم ،آشتی د خرمنجنگ در شخم،آشتی در خرمن
.(
اگر در ابتدای هرکاری مشکلات و موانع آن بررسی شود پایان آن به نیکی می انجامد)3.
جنگ بی سر سوزی،سوزی رته و بازیجنگ بر سر فردی به نام سبزی بود، و سبزی برای بازی رفته بود
4.
جیجه دمالو عزیز هآخرین جوجه عزیز است
5.
جیجه زیر سله نمی مونهجوجه زیر سبد نمی ماند
((حرف چ))1.
چراغی که روشه بی چه یه نفر وپاش چه ده نفرچراغی که روشن شد چه یک نفر پای آن باشد چه ده نفر
2.
چقل مسیشغال مستی
.شغال گرسنه گاهی که به خوراک و طعمه ای حاضر و آماده می رسد حرکاتی که حکایت از سیری می کند و پس از مدتی پس از مدتی شروع به خوردن می نماید.(
اشاره به کسانی است که به کاری یا چیزی نیاز فراوانی دارند که وقتی فراهم می شود به ظاهر به آن بی اعتنایی و می کنند و بعد به آن علاقه نشان می دهند)3.
چل کاشتهفشاری همراه با شرارت در کاری
4.
چنر تنک تر سرش قویی ترچغندری را که با فاصله از هم کاشته اند سرش بزرگتر است
.(
اشاره به این است که هر چه در کاری دقت بیشتری شود سود آن افزونتر است)
5.
چوپو واچوش،بیی وا قدمشچوپان با چوبش،عروس با قدمش
.(
یعنی در چوبدستی چوپان یا قدم عروس است که شگون و برکت هست یا نیست)6.
چی سی کر بزنی ،چی سی کور بوازیچه برای کر ساز بزنی ،چه برای کور برقصی
(
یعنی عملی بی اثر انجام دهی)7.
چی آووردم سی بچوونم ،عزتش نیام و میمونمچیزی آوردم برای بچه های خودم ،عزت و احترامش را به مهمان گذاشتم
8.
چی دادا دو ریخته هی غرغر میکهمانند پیرزنی که دوغش ریخته غرغر می کند
(
کسی که بی مورد در باره هر چیزی ایراد می گیرد گفته می شود)9.
چی قرواق ا بقیرنم گپم پر د اوو،ا نقیرنم کارم خرووهمانند قورباغه اگر فریاد بزنم دهنم پر از آب می شود ،اگر فریاد نزنم کارم خراب می شود
10..
چی نونه تووه یی نه ری داری نه پشتمانند نانی که بوسیله تابه پخته می شود پشت و رو نداری
.(
اشاره به آدم های ناسپاس و و بی حیا)((
حرف ح))1.
حالونه سرازیری او برد،خوورزا سر بالا سراغش می کرددائی را آب به طرف پایین برد،خواهر زاده به طرف بالا سراغش را می گرفت
2.
حرف حرف می کشه ،خمیر اوحرف حرف بدنبال می کشد،خمیر آب
3.
حرف گپونه ،بازی بچونهحرف بزرگترها ست که بازیچه ی کوچکتر ها شده است
.(
اشاره به آن است که موقعی که بزرگتر ها از کسی بد گویی می کنند و که کوچکتر ها هم در آن بحث حضور دارند،پس از آن موقع دستاویز کوچکتر ها می شود و آن ها هم می گویند)4.
حنا ار زیاد با دری نمی ساینشحنا اگر زیاد شد به صورت نمی مالند
(
امکانات فراهم شده را نباید به هدر داد)5.
حناش من دتاسحنایش در کاسه ماند
(
هرچه نقشه کشید نتوانست به کار ببرد)((
حرف خ))1.
خاک د سر گاومیشو،هرکه رسس دوشیشوخاک بر سر گاو میش ها که هرکس رسید آن ها را دوشید
(
اشاره به بی عرضگی کسانی که از خود اراده ای ندارند وهرکس از آن ها بهره گیری می کنند)3.
خدا کهنه ورسگ میریزه، سخونه ور شترخدا کاه را جلوی سگ میریزد و استخوان را جلوی شتر
)
اشاره به کسانی که لایق کاری نیستند و به کاری مشغولند و صاحبان ذوق و هنر و علم بیکار عمر تلف می کنند)4.
خدا گنمی نیایه،دوزی دمینشخدا گندمی گذاشته ،خطی در وسطش
(
اشاره به نسبت مساوی اشیا در خلقت)5.
خدا گیر بوویی،بنه گیر نووییخدا گیر شوی ولی گیر بنده نیفتی
.(
یعنی گرفتار بنده ی خدا نشوی)6.
خر قافله مس نمووهخر قافله چاق نمی شود
.(
اشاره به کسانی که حاصل تمام زحماتشان برای دیگران است و خود از آن بی بهره اند)7.
خرما گله گله ،روغو کلک کلکخرما دانه دانه،روغن انگشت انگشت
(خرما با دانه دانه بخشیدن تمام می شود و روغن با انگشت انگشت)8.
خر اونه که د کاروان سرا بزارنهخر آنست که در کاروانسرا عر عر کند
(
اشاره به کسانی که لاف می زنند و در روز عمل بی خاصیتند)9.
خوش چن دسه بیلی،صداش چن دیویخودش مانند دسته بیلی است و صدای مانند دیو
10.
خی میفروشهخون می فروشد
.(
اشاره به کسانی که که همیشه به دنبال شرارت و مزاحت هستند) ((حرف د))1.
داآ جیو سیش ننیایهمادر برایش جیب نگذاشته است
.(
اشاره به کسانی که خسیس و سربار هستند و از خود خرج نمی کنند)2.
داسبی که ریغی کماز سفید کوه ریگی کم
.(
اشاره به کسانی که ثروت زیادی دارند و اگر بخواهند چیزی ببخشند به ثروتشان لطمه ای وارد نمی شود)3.
داس که تیز بی ،درونی زلهداس که تیز شد،فرد درو کننده زرنگ می شود
(
وسیله کاری اگر فراهم باشد اهل کار درکار خود کوشا هستند)4..
داآ میها بوونه،گو دختن می که بهونه.دوختن
:دوشیدنمادر می خواهد بخواند گاو دوشیدن را بهانه می کند
(
در لرستان زن ها وقتی می خواهند گاو بدوشندگاهی آواز بخوصوصی را برای گاو ی خوانند.اشاره به اینست که کسی از موضوعی پر و نگران است دنبال بهانه می گردد خود را خالی کند)5.
دادا فرهاد کشپیرزن فرهاد کش
.(
به پیرزن زشت و و بد خلقی می گویند که مردم از دست و زبانش رنج می برند)6.
داآ آلمادر آل
.(
زنان پیر و زشت و تند خو را اینگونه توصیف می کنند)7.
دری آینه ،دپشت مقراضدر روبرو مانند آینه ،در پشت مانند قیچی
.(
اشاره به کسانی که دو رو هستند)8.
درختی که دکوچکی هل بی د گپی راس نمووهدرختی که در کوچکی خم شد در بزرگسالی راست نمی شود
9..
دسی که د خوت نی واش مار بیردستی که مال خودت نیست با آن مار بگیر
10.
دسه کی وگپ کی میرهدست کسی به دهان فرد دیگر نمی رود
.یعنی هر کس باید خودش کار بکند11.
دشمنت ا سله کرمیه میها دش بترسیدشمنت اگر سبد کرمی است باید ازش بترسی
12.
دشمنی دالکه دالکه نارهدشمنی مادر مادر کردن ندارد
13.
دم نیا دگلگل
: وسط دوپاسگ وقتی از روی اشتباه به آشنا حمله یا پارس میکندوقتی او را شناخت دم را لای پا می گذارد و می رود
.کنایه از کسانی که از انجام کاری شرمنده می شوند14.
دنو کیسه پیل قرت نکو-ار هم کردی خرج نکواز نو کیسه پول قرض نکن،اگر قرض کردی آن را خرج نکن
((حرف ر))1.
رته و رته منه برکترفته رفته است
.مانده و برکت(
آنچه گذشته گذشته باید به آنچه موجود است توجه کرد)2.
رو وه شهری داآیی آشنات بابه شهری برو که پیرزنی آشنایت باشد
(.
هرکس باید در هر جا دوستی داشته باشد) ((حرف ز))1.
زنگل چشمزنگوله چشم
. .(
اشاره به کسانی که چشم تنگ دارند یعنی شکاف چشمانشان مانند شکاف زنگوله است .)2.
زنی و مردی ،جاشو بنه بردیزنی و مردی،جایشان در در بن سنگی
.(
یعنی زن و مرد تا بچه ندارند مسئولیت زیادی ندارند و کوچکترین مکان جا می گیرند)3.
زورت وگرده نرووه،دویی سی پپلهگرده
:نان کلفت و بزرگ که در آسیاب می پزندپپله
:نان ساجی کوچکی که برای کودکان می سازندزورت به گرده نیرود به سوی نان کوچک و نازک می دوی
.(
اشاره به کسانیکه زورشان به افراد قوی نمی رسد به افراد ضعیف حمله می کتند)4.
زیه و مردی،جستن هم و مردیزدن با مردی ،فرار کردن هم با مردانگی
((حرف س))1.
ساز دمشتم،پف دگپمسازم در مشتم،نفس در دهان
.(
اشاره به کسی که آمادگی برای کاری دارد)2.
سازنه (لوطی) بایی ودووت کرتنوازنده باشی و عروسی پسرت
.(
اشاره به کسی که که کاری متناسب با شغل و عشقش به او میدهند)3..
سختم وپختم کس نوی،حاسم بوورم جادس نوویسوختمم و پختم کسی نبود ،خواستم بخورم جای دست نبود
.(
اشاره به کسانی که تن به زحمت نمی دهند و از دستاورد دیگران بهره مند می شوند4.
سر بی او می تراشهسر بی آب می تراشد
.(
یعنی بدون ملاحظه و تعقل کاری می کند یا حرفی می زند)5.
سه برار و یه کلو نموهسه برادر و یک کلاه نمی شود
سی چی تله بورم که بیره دریشم
برای چه تله بخورم که به ریشم یگیرد
تله نوعی غذای چسبناک
.چرا باید کاری کرد که آلودگی به دنبال داشته باشد و درد سر6.
سقه همسایی بام که نون خوشه بوره و همسایی وا مه بکنهقربان همسایه ای بشوم که نان خودش را بخورد و همسایگی مرا بکند
((
حرف ش))1.
شاخ وتیخت د گردم وردارشاخ وتیغت را از گرده ام بردار
(منظور شاخ وتیغ حجامت است)(
کنایه از عذاب ندادن)3.
شوگاری که شومه دسر زیوارش دیارهشبی که شوم است از غروبش معلوم است
4.
شهری دهولی ،داایی دهولیشهری در آشوب و ترس پیرزنی از جان خود
.(
اشاره به کسانی که که در پیشامد های بد فقط به فکر خود هستند)5.
شیرینی همساهاوکاسمساهاکاسمسا
:کاسهیعنی شیرینی رابطه ی همسایه ها بوسیله ی کاسه هایی است که با آن مواد خوراکی به یکدیگر داده می شود
((
حرف ص))1.
صد گال زه و یه تفنگ چی نموهصد فریاد زن به یک تفنگچی نمی شود
((
حرف ق))1.
قاطر هیله پسا پشت،زوبناری پیایی کشتقاطر حنایی رنگ عقب عقب به سربالایی زد و مردی را کشت
.(
اشاره به کسانی که در کارها شانس نمی آورند و در انجام آن شکست می خورند)2.
قال دما گرگ فایده ناره.فریاد پس از گرگ فایده ندارد
(
اشاره به کسانی که پس از واقعه به فکر علاج می افتند)3.
قد وبالا کیسل سی قاصدی خووهقد و بالای لاک پشت برای خبر آوردن خوباست
.(
اشاره به کسانی که برای مقامی نامناسب هستند ولی با این حال به آن پست می رسند)4.
قلات و خیر نمی پرهکلاغت به خیر نمی پرد
. یعنی حرف خیر و امیدوارکننده ای نمی زنی(.
خطاب به کسی که در موضوعی که با او مشورت می شود او کلامش حاکی از یاس و نا امیدی است)((
حرف ک))1.
کاسمسا همسا نه سیر نمیکه،مهرنه بیشتر میکهکاسمسا یعنی کاسه که در لرستان در آن غذایی می ریزند و به همسایه ها می دهند
.غذای داخل کاسه همه را سیر نمی کند ولی مهر و محبت را زیاد می کند
2.
کتلی د حوونه بووم میکه دی،خوور گپه منه وکچکه میکنه شیکتل
:هیمه بزرگهیزم نیمسوزی در خانه پدرم دود می کند،خواهر بزرگ بی شوهر مانده و خواهر کوچک شوهر می کند
3.
کچل چی داره شونه کلیکچل چی دارد،شانه ی شکسته ای
.(
اشاره به کسانی که لاف می زنند و سودای خام در سردارند(4.
کرده بدبختو،حرده نیک بختوزحمت بدبختان،خورده ی نیک بختان
5.
کر گن و جا بووش نمیمون ،کمو می فروشه و سه قو می خرهپسر بد به جای پدر نمی ماند،کمان تیر اندازی پدر را می فروشد و سه قاب
(قاب قمار)می خرد7.
کشکینه هم سیرت میکنه هم گرمتکشکینه
:نوعی غذای محلی در لرستانکشکینه هم سیرت می کند هم گرمت
8.
کلمادمکلما
:غار یا شکاف کوهیعنی غار دهن
.)
از سر عیب جویی به افراد گفته می شود که دهان گشاد دارند(9.
کلو بووه نه وسر دآ مینهکلاه پدر را سر مادر خود می گذارد
.)
اشاره به تربیت بد است که اثر آن به خوانواده می رسد(10.
کم بهرم بکو ،بی بهرم نکوکم بهره ام کن،بی هبره ا م نکن
.11.
کم ریی بیی دپا پتییشهکم رویی عروس از پای برهنه اش است
.کم رویی عروس از بی پشتوانه بودن اوست12.
کموله گیهکموله
:کاسه چوبی بزرگ.)
به کسی که شکم برآمده و بزرگ دارد گفته می شود(13.
کورتا میمیره ها دتمنا دو چش آزاکور تا میمیرد در انتظار دو چشم بیناست
.)
در ناامیدی جای امیدواری هست(14.
کینو که سیره،نوکردنش دیرهکدبانو که سیر است ،نان پختنش دیر است و یا دیر برای دیگران غذا درست می کند
((
حرف گ))1.
گپه دگپی خوش نمووه،دروزگار گذشتش مووهآدم پیر از کهنسالی خودش نمی گوید از روزگار گذشته اش می گوید
. .(
اشاره به کسانی که سعی در گول زدن خود دارند(2.
گپه گو هوله نه نمی ونهدهان گاو خرمن کوب را نمی بندند
.)یعنی هرکس در کاری زحمت می کشد می بایست خود نیز از آن بهره ببرد
(3.
گرگ دسله،سله دگلهگرگ در سبد،سبد در گله
)
یعنی دشمن را در لباس خودی در میان خود داشتن(4.
گرگ که مینه دگله ،چه بووره چه نوره موون بردگرگ وقتی به گله حمله کند چه ببرد چه نبرد می گویند برد
.(
اشاره به کسانی که که در چشمم مردم بد جا کرده اند و کاری را چه انجام بدهند یا ندهند می گویند کار آنان بوده(5.
گرگی مردی ،کووه ای و سر می زشگرگی مرده بود،بره ی گوسفندی جسد او را به سر می زد
.)
وقتی صاحب قدرتی خوار بشود به کار می رود(6.
گروه ای مردی لکی د دلش،میشی دمینه می جست دکلشگربه ای مرده بود دلمه ای در دلش،موشی در این میان می پرید در بغلش
7.
گوشتو و ناخنو دیک نوگوش و ناخن را از هم جدا نکن
.)
دو کس که به هم علاقه دارند از هم جدا نکن)8.
گو که مرد کارچو فره مووهگاو چون که مرد،چاقو زیاد می شود
9.
گو نشون گو پیر میهگاو نشان گاو پیر می دهد
(
خود را صاحب نظر و اهل تجربه نشان دادن)10.
گیه سیر با ،چه وا نون گنم چه وا نون جوشکمم سیر بشود چه با نون گندم چه با نون جو
((
حرف ل))1.
لباس د ورت با، چه نو چه کهنهلباس تنت باشد چه نو، چه کهنه
2.
لقمه زیادی میره دتشنیلقمه ی زیادی در گلو گیر می کند
.(
حرص و ولع شخص را خفه می کند)((
حرف م))
1..
مار گیهمار شکم
.به کسی گفته می شود که شکمش صاف است و هرچه بخورد شکمش برآمده نمی شود2.
ما ل د مالگه نمنهمال
:خانه یا سیاه چادرمالگه
:محل خانهخانه در محل خانه ها نمانده است
4.
مر سر دنو کش اوماییهمگر سر دندان کش آمده ای
در لرستان رسم بوده است که دندان را قبل از طلوع خورشید می کشیده اند
.هرگاه طلبکار صبح به در خانه ی بدهکار خود مراجعه می کردبا چنین جوابی مواجه می شد5.
مورت ا خوبی،باغبونی داشتمورت اگر خوب بود باغبونی داشت
6.
مه خوم خویی بام ،داآ دختر مردمهمن خودم دختر خوب باشم،مادرم دختر مردم است
.هرکس باید خودش خوب باشد و الا افتخار به اصل ونسب پدر و مادر چه سودی دارد7.
مه فولاو توفولا ،جا نمووه زیر یه کولاکولا
: خانه ی تابستانی که از شاخ و برگ درختان درست می شودمن فولاد و تو فولاد،جای ما نمی شود در زیر یک خانه
8.
میمو خوش خویه ،خرش بد بلاییمهمان خودش خوبه،خرش بد بلاییه
(
وقتی کسی به جایی دعوت می شود و او نیز کسی را به همراه ببرد که ایجاد مزاحمت کند)9.
میمو وا میمو خوش ناشت،مال صحو د هردومیهمان از میهمان خوشش نمی آمد ،صاحب خانه از هردو
10.
میمونی روز دو روز نه یه سال دو سالمیهمان یک روز دوروز،نه یکسال دو سال
((
حرف ن))1
.نشون بهار سوزیشهنشانه ی بهار سبزی کوه و دشت است
2.
نو حر منه گالونه حاجی جافرنون خور من است و گاو چران حاجی جافر
. .(
اشاره به کسانی که از سفره ای کسی نان می خورند و کار برای دیگران انجام می دهند)2.
نکرده کاری کی میکه کاریکسی که کاری در تخصصش نیست کی انجام می دهد
3.
نه مرغ سی خایه، نه کلشیرسی بنگنه مرغ برای تخم مرغ،نه خروس برای قوقولی
.(
در مقام طنز یعنی اگر مرغ تخم نگذارد و خروس قوقولی نکند به چه کاری می آیند)4.
نه وجلو گپ رو ،نه د دما قاطرنه جلوتر از آدم های بزرگ راه برو،نه از پشت سر قاطر
((
حرف و))1
.واخم قهری وا پیلم آشنابا خودم قهری با پولم آشنا
.(
اشاره به کسانی که هممه فکرشان در پول درآوردن است نه به دوستی و انسانیت)2.
وا گرگ گرگه ،واچوپو گاله زنبا گرگ،گرگ است و با چوپان فریاد زن
.(
اشاره به کسانی که که دو رو ومنافق هستند)3.
وبادی میا و بادی میرهبا بادی می آید با بادی می رود
.(
اشاره به کسانی که که یک نظر ثابت ندارند و هرکجا که منافعشان تامین شود به همان طرف می روند)4.
وتنکی آو میره وقوینی نوبه کم عمقی آب می رود وکلفتی نان
.(
اشاره به کسانی که تن پرور هستند)5.
و دس بیم وا پا بدووم سیشبا دست خودم میدهم،با پای خودم دنبال آن می دوم
.(
اشاره به کسانی که چیزی را به دست خود قرض می دهند ولی برای به دست آوردن آن باید خود را به آب و آتش بزنند)6.
وسر مالم، سکی دلارمسک
(suk):میله ای نوک تیز که برای راندن حیوانات از آن استفاده می شودبر سر مالم ،نیشی در پهلویم
.(
یعنی بر مال و ثروتی که بخشیده ام آزارم بدهند)7.
وشو نیسش ،روز چی چراغ میسوزهدر شب نیست،روز مانند چراغی می سوزد
.(
اشاره به کسانی که در وقت احتیاج خود را پنهان می کنند و پس از انجام کار خود را نمایان می کنند)8.
وناز میا و ناز میره بهار میا پاییز میرهبا ناز می آید با ناز می رود،بهار می آید پاییز می رود
.(
اشاره به ناپایداری حالات زندگی انسان است که همیشه متغییر است)((
حرف ه))هر چه حا د دیگ و کمچه میا
هرچه در داخل دیگ است به ملاقه می آید
.(
در برابر انتظار بجا و زیاد از حد ی گفته ممی شود و گاهی از سر تهدید به کسی گفته می شود)2.
هرکه اوما وکارت،بیتر د ببوه و برارتهرکس که به کارت آمد از پدر و برادرت بهتر است
3.
هرکه حرد و وت ندا ،بور و وش نههرکس خورد و به تو نداد،بخور و به او نده
4.
هرکه داامه دی شی و بووم نمیکههرکه مادرم را دید به پدرم شوهر نمی کند
.(
در مقامی که رفتار گذشته کسی را مایه بدبختی دیگران شده بخواهند عنوان کنندکه شناختی برای دیگران میباشد)5.
هرکه رفیقش داله،حردنیش مردالههرکس که رفیق دال
(کرکس)است خوردنیش مردار است.(
هرکس با حرام خوار رفاقت کند از مال حرام تغذیه می کنند)6.
هرکه شاهدش دیره،ریش سیههرکه شاهدش دور است ،ریشش سیاه است
7.
هرکه که ماهی مییره،پاد او سرد هم میینههرکس که ماهی می گیرد پا در آب سرد می گذارد
.(
هرکس به دنبال هدفی است تحمل سختی آنرا نیز می کند)8.
هرکه و تما تو بمونه یا چاشته گرگه یا شومه کفتارهرکس به انتظار تو بماندیا صبحانه گرگ است یا شام کفتار
(
کنایه از انتظار بیهوده)9.
هشت د مشت بهتر د ده د صحراهشت در مشت بهتر از ده تا در صحرا
(
نقد بهتر است تا نسیه)10.
همسا که و همسا کرد خروش ،یا بخر یا بفروشهمسایه که با همسایه مشکل پیدا کرد،یا بخر یا بفروش
11.
هناسه سیدم آدم سیاه
(صفت کسی که آهش دامن گیر و سوزان است)((
حرف ی))1.
یا پشت پر یا مشت پریا پشت پر یا مشت پر
(
یعنی یا پشتیبان قوی یا مشت پر از پول یا وسیله)2.
یارو لخت ،جومه ای دختیارو لخت،پیراهنی دوخت
. .(
اشاره به کسانی که وقتی به ثروت و مقامی می رسند گذشته خود را فراموش می کنند)3.
یا وا گله نمیره یا پا پازن میشکنهیا با گله نمی رود یا پای پازن
(بز یا گوسفند پیش آهنگ گله) را می شکند.(
اشاره به کسانی که یا کاری را انجام نمی دهند یا اگر انجام می دهند جز ضرر سودی ندارند)4.
یا ومیدون نرو یا دالکه دالکه نکویا به میدان نرو یا مادر مادر نکن
.(
یا کاری را قبول نکن یا فریاد ضعف و زبونی بر نیار)5.
یکی بو یکی بشنویکی بگو،یکی بشنو
.(
درمقام سرزنش به آدم های پر حرف گفته می شود)6.
یکی کل می کشه که بووش کل کش باکل
:بز کوهیکسی بز کوهی می کشد که پدرش این کاره باشد
.(
کسی ادعای کاری را دارد که آن کار را بلد باشد)7.
یکی مرد ویکی مردال بی،یکی به درد خدا مردال بییک نفر مرد و یک نفر مردال شد،یکی به درد خدا مبتلا شد
.(
اشاره به کسانی که برای بندگان خدا دام پهن می کنند و خود در آن دام می افتند)8.
یکی مووه تش ،یکی مووه وشیکی می گوید آتش،یکی می گوید آرام
وقتی در نزاعی چند نفر پادر میانی می کنند و چند نفر دیگر قصد آتش افروزی داشته باشند گفته می شود